تيـرماه درسالهای بعد از باصطـلاح انقلاب همواره يـا ماه مرگ وخون؛ و يـا يادآورمرگ وخـون بوده اسـت. هـر چند که هيچکدام ازماههای ديگروازسالهای ديگراين دوران نيـز جـز اين نبوده است. تنهـا دردوسال اول اين رژيم بی بنيان و غير مردمی؛ در يکی ازخونين ترين فاجعـه های تاريـخ ايران 240 تـن از رشـيد تريـن فرزنـدان اين سرزمين؛ بـد نبال قيـام مردانـه ولـی ناکـام 18 تيـرماه 1359 بـه جوخـه های اعـدام سـپرده شـدند.
دريـکی ازخونيـن تريـن ماجـراهای تروريسـتی خود رژيم درانفجار 7 تيرماه 1360 دفـتر حـزب جمهوری اسلامی ايران درتهران؛ بيـن يکصدتادويسـت نفرازکارگردانان خـود رژيـم تکـه تکه شــدند.
حماســه 18 تيـرماه 1359؛ حماسـه جانبـازی دليـرانی بودکه درتلاشـی نوميدانـه ولـی مصمـم برای نجات کشـورشان ازسقوط به ظلمـات قرون وسـطائی؛ مـرگی مـردانه رابـجان خريـدند. حتـی يکنفر ازآنان؛ چـه زن وچـه مرد؛ چه لشگری وچه کشـوری؛ پيـر و جـوان؛ ازبالاتـرين رده های ارتشـی گرفتـه تاسـربازساده دربرابر دژخيـمان اظهار عجـز نکـردوسـرفـرودنياورد. حماسـه ای که اينان آفريدند يکی از غـرورانگيـزتريـن حماسـه تاريـخ ماپـس از قيامهـای پياپـی دوقرن اول اسلامی دربـرابرتـازيان اسـتيلاگـربـود.
حجـت الاسلام والمسلمين ريشـهری! قاضی شرع دادگاه انقلابی ارتش؛ پـس ازمحاکمه منصـفانه!!! تنهـادرچهل وهشـت ساعـت 240 حـکم اعـدام صـادرکرد.
دربـاره اين دليـران قيام 18 تيـرماه ميگويـد: بطوريـکه دربازجوئيـهامشخص کرديم عناصـراصلی کودتای نافرجـام نوژه عبارت بـودنداز: ساواکی ها؛ ماموران ضدانقلاب رژيـم سابق؛ بهائـی ها؛ تعدادی از دراويـش وعـده زيادی زنـان فاحشـه!
داورنهــائی ايـن حجت الاسلام های احمـق نيسـتند. حتـی همـه رژيمی هم نيست که بـزودی به زبـاله دان تاريـخ فرسـتاده خواهند شـد. داورنهائی تاريـخ است؛ همان تاريـخی که همواره داوری نهائی خودراميان مکتـب حـق و مکتـب تزويـر وريـا بعمـل آورده اسـت.
قيـام مـردانه حماسـه آفريـنان 18تيـر اصولا" بخـت بسياری برای پيروزی نداشت زيـراکه درآن هنگـام منافع سياسـی ونظامی واقتصادی وخصوصی بسياری؛ شکست چنيـن قيامی راايـجاب ميکرد. ولـی ترديـد نداشـته باشيـم که همـه ناگفته هـای ايـن فاجعـه گفته خواهـدشـد؛ وهمـه واقعيتهای ايـن حماسـه شکوهمند که چگونه ايـن شـيرمردان فداکـار را دسـت وپابسـته تسـليـم دشمنان کردنـد؛ بـه آگاهی آيـندگان خواهـد رسـيد.
رژيـم مـلايان ازهمان آغازکوشـش کردتاازمحاکمات فرمايشی اينان؛ نمايشی تبليغاتی ازنـوع آنچه برای حزب توده و فردوست وديگران ساخته وپرداختـه بود؛ بوجودآورد واينهـا رانيزبه اعترافات تلويزيونی موردنظرخـويش وادارد. اما درهيچيـک ازمراحل محاکمـه وشکنجـه؛ تيـر ساوامـای اسلامی به هـدف نخورد وحتـی يک تن ازاين جانبـازان از خـودضـعف وسسـتی نـشان نـداد. حتـی غيرنظاميـان نيزمغرورانه ازاطهـارنـدامت سـربـاز زدنـد.
سـرگـرد خلبـان فرخـزاد جهانگيـری درجلسه دادرسـی درپاسـخ ريشهری گفت:«مابـرای پـول يابـرای مقـام دسـت به قيـام نـزديـم. دراينصـورت لازم نيسـت بپـرسـيد که ازکـارمان پشيـمان هسـتيم ويـانيسـتيم؟ البتـه که نيســتيم.»
خيلـی ها؛ بـا لاف وگـزاف وبا تفاخـر؛ ادعـاکردندکه کشـف کودتای نوژه ازمفاخر آنهـا اسـت. ابوالحسـن بنی صـدر رئيـس جمهورملايان مدعـی شدکه روزپيـش از قيـام ((دوگـروه سياسی)) جـريان رابـه اواطلاع داده بـودند. سرتيپ ظهيرنژاد ادعا کـرد که يک ماه پيـش اطلاعات مربوط به ايـن قيام به دفتـراورسيـده بودودوهفته بعـد از آن15 نفـر در ايـن رابطه دسـتگيرشـده بودنـد.
مسـعودرجـوی اطميـنان ميـداد که (کـودتـا) را او لـو داده اسـت. وکيـانـوری تاکيـدداشـت که ايـن اطلاعـات رااوليـن بار اودراختيـاررژيـم گذاشـته اسـت. ريشـهری نيـزمـدعی بـود که دانشـجويان ازپنـج ماه پيـش اين برنـامه رابه او خبـرداده بـودند. ابـوشـريـف؛ مصطفـی چمران و جـواد باهنـرهرکدام اين افتخار را مـربوط به خـودشـان دانسـتند.
اظهـاراتـی که پـس فـردای قيـام توسـط خميـنی صـورت گرفـت برهمه اين ادعـاها قلـم بطـلان کشيـد؛ زيـرامعلـوم شـد که ايـن بارخـداوندمتعـال بجای ايـن خدمتـگزاران ايـثارگر اسـلام؛ تولـه سـگی را مامـورنجـات اسلام فرموده اسـت. خميـنی درگفتگـوئی با ائمـه جماعـات تهران وشهرسـتانها که درجماران بـه ديـدارش رفتـه بودنـد؛ درايـن بـاره چنيـن گفـت: «توطئـه هائيکه به سـلاح وقوای مسلـح منتهـی ميشـود؛ ازآنهـا باکـی نيسـت. آنهـا راخـدای تبارک وتعالی همراهی ميکند؛ چنانچـه کرد ومی بيـنيد. همين امروز يکی ازعلمـای جماران آمـد ونقل کرد که خانه ای را ظاهرا" در شميـرانات؛ آقايـان کميـته بعنـوان ايـنکه ايـنجا قمارخـانه اسـت؛ رفتـه بودنـد به بنـدند. ديـدنـد بلـه؛ بسـاط قمـارومشـروب هسـت. يـکی ازپاسـدارها رفتـه بودپشـت آنجاکه ببيـند؛ چـه چيز اسـت. سـگی به اوحملـه کرده واورا وادار کرده بـودبه زيرزمين بـرود. وقتـی به زيـرزميـن ميـرود می بيـندمقـدارزيادی اسـلحه هست.» گفتم ايـن سـگ مامـور خـداونـد عالـم اسـت. يک روزعصـای موسـی بود؛ يکروز آتـش ابـراهيم؛ ماجـرای طبـس که باد وشـن مامـوربودند وامروزهم درايــن قضيــه سـگ مامـوربـوده اسـت.
چهـره بسـياربـارز ايـن گـروه 240 نفـری سـرتيـپ خلبان آيـت محققی است که ازنظـرسلسـله مراتـب نظامی بعد از سـپهبد سعيدمهديـون مقام ارشـدگروه بود و ازبهتـريـن خلبـانان ارتـش شاهنشـاهی بشـمارميرفـت. ويديـوی ضبط شـده جلسـات دادرسـی او توسـط خود رژيـم ملايـان تهيـه شـده بود که مورداستفاده تبليـغاتـی قـراربگيـرد؛ و از ايـن ويديـو نسـخه هائی جسـته وگريـخته درخارج ازکشـور وجـوددارد. بيـانات آرام؛شـمرده وروشـن سرتيـپ محققـی که ازآغاز تـاپـايان آن هيـچ جانشـانی ازضعف درآن نميـتوان يافت؛ نمـونه غرورانگيزی ازطـرزفکـروسـخن يـک سـربازشـايسـته ايـران اسـت.
متـن پياده شـده يکی ازنـوارهاچنيـن اسـت: «ممکـن اسـت جريـان طـرح توطئـه رابطـورکلـی تشـريح کنيـد؟ وهمچنين نقـش خودتـان رادرآن؛ وايـنکه درروزاجرای طـرح چه تماسهائی راانجام داديد؟
فعاليـت ما تا آنجاکـه ميدانـم ازاول ارديبهشـت ماه سال 1359 شـروع شد. شـايد هـم قبلا" فعاليتهائـی دراين زميـنه صورت گرفتـه بودکه اطلاعی ازآنها نـدارم؛ علـت شرکـت من درايـن فعاليـتها؛ نارضايـتی ازوضـع کشوربود. برای اينکه مملکـت داشـت بطـرف سقوط ميرفـت. اوايـل ارديبهشـت ماه يکی ازافسران نيـروی هوائـی بمنـزل من آمـد و گفـت آمـده ام وضع کشـوررابرايت تشريح کنـم. بعـدازآن خـودت ميـدانی؛ ميخواهی بامادسـت همراهی بـده؛ ميخواهی نده. اسـمش راميگويـم برای ايـنکه ميدانـم بازداشـتش کرده ايـدوتکليف اوهم مثل مـن معلوم اسـت. نامـش سـتوان ناصـررکنـی بود. چندروزی فکرکـردم شايد قصـدامتحانـی درکارباشـد. بايـن جهت دخالتـی نکـردم؛ ولـی بالاخـره براثر صحبتهـای مکـرر واردعمـل شـدم.
او شـما رابـارده های بالاتـری ربـط نـداد؟
چـرا؛ ولـی مـن گروههـای ديگری راکه غيرنظامـی بودند؛ چون درمرحله عمل کـارتخصصی ومسئوليـت آنها سـوابـود؛ نميشناختـم ونميبايسـتی هم همديگررا بشـناسيـم. مـن فقـط بايـک نفر بطـورمسـتقيم ملاقات داشـتم.
اسـمش چـه بـود.؟
اورا فقـط بنام قـربان ميشـناختم؛ ولـی ديـگران رانميشـناختم.
گـروه بنـديـها به چـه صـورت بـود.؟
تا آنجـاکه ميدانـم يک گروه نظامی بود؛ يک گروه سياسی؛ يک گروه شبه نظامـی؛ گـروه نظامی خـودش به عمليات هوائـی وعمليـات زميـنی تقسـيم ميشـد.
طـرح کلـی کـارچـه بـود.؟
اول صحبـت ازاين بودکه فـرودگاه مهـرآبادراتصـرف کنيم وکار را ازآنجاشروع کنيـم. ولـی من ازهمان اول گفتـم که مهرآبـادجای شلـوغی است؛ واگربخواهيم آنـراحفـظ کنيـم؛ بايـدآدمکشـی بکنيـم ويا ازداخل قوی باشيـم. ولـی نيـت ما مطلـقا" ايـن نبودکه آدم کشـته شـود. ازهمان وقـتی که صحبت از قيـام شد؛ ما بـراين توافـق داشتيـم که تا آخريـن حـدامـکان نبايـدخونـی ازمردم بيگنـاه برزميـن ريخته شـود. تاآخـرهم برايـن توافـق باقی بوديـم. باينجهـت بود که قـرارگاه محفـوظ وبی رفـت وآمدی؛ چـون شـاهرخی راانتخـاب کرديـم.
ولـی آقـای حيـدری غيرازايـن ميگويـند. يعنی ميگويـند که قراربـودپايگـاه شاهـرخی بعنـوان پايـگاه مـادر مـورداستفاده واقـع شـود.؟
مـن ايـن آقائی راکـه اسـم ميبريـد؛ نميشـناسم. فکرهـم ميکنم اگردرزمينــه تخصصـی خـودش اظهار نظـر بکند؛ بهـتر باشـد. بهرحـال ازنظرفنـی پايگـاه مـادر فقط ميتوانست مهرآباد باشد. پايگاه کوچک شاهرخی چنين امکانی رانداشت.
پـس د ليـل انتخـاب آن چـه بـود.؟
مـگر نشـنيديـد که گفتـم دليـل اين انتخـاب اين بـودکه آدم کشـته نشـود؛ يـا هـرقـدر ممکـن اسـت کمتـرکشـته شـود.
امـادربمبـارانهـای شـما مـردم کشـته ميشـدند.؟
نـه آقـا ماجاهائی رادربرنـامه بمباران داشـتيم که مردم عادی درآنجاهانبودند.
ولـی بهـرحال تهـران بمبـاران ميشــد.؟
بـازهـم نـه آقـا؛ تهـران جـزومناطـق موردهـدف مانبـود و قـرارنبـود بمبـاران بشـود.
تـوضيـح بـدهيـد کـه چگـونـه عمـل ميـکرديـد.؟
فرمانـدهی عمليـات هوائـی را خودمـن بعهده داشتم؛ زيـرامقام ارشـد من که تيمسـارمهديـون بود درعمليـات هوائـی شرکت نميـکرد. برنامـه مااين بود که پايـگاه شاهرخـی گرفته شـود ومـن مثـل روزهای ديـگرکه سـر کارم ميـرفتم؛ بـروم تاماموريـتهای عادی هـرروزه را انجام دهـم؛ ولی اضافه برآن مامـوريـتهای ديـگری راهـم انجـام بـدهـم.
يعنــی بمبـاران تهـران راهـم.؟
نـه آقـا؛ نـه بمبـاران تهـران را. بمبـاران جمـاران را. اگرقـراربود تهران رابمبـاران کنـم؛ چنيـن ماموريـتی راقبـول نميـکردم. ملـت ايران برای من يعنـی مـادرم؛ يعنـی خواهـرم؛ يعنـی فرزنـدم؛ يعنی اقـوامم. مـن مـادرکش و پـدرکـش نيسـتم. هيچـکس ديـگرازما نيـزملـت کش نبود. مـن آنجـائـی راکـه بـايـد بمبـاران کنـم؛ بمبـاران ميـکردم.
منـزل امـام درطـرح نبـود.؟
البتـــه کـه بـود. زدن منـزل امـام باسـوپرسـونيـک اسـاس طرح بود. بمبـاران پلـی کـه وسايل مـوتوری ازروی آن رد ميشـدند نيـزدرطرح بود. بفـرض آنـکـه لازم ميشــد پـل سـفيـد رود هـم درطـرح بـود.
بعـدازاينــکه تصميـم باجـرای طـرح گرفتيـد؛ چه فعاليـتی انجام داديـد.؟
اصـولا"هـرکدام ازما سـه چهارنفـررابيشـترنميشـناختيم؛ بايـن علت که اگر يکنفـر از ماگيـرافتـاد؛ افـراد ديـگر را زيـرشکنجـه لـونـدهد که همـه گيـر بيفتنــد؛ آنطـوريـکه متاسـفانـه شد. امـا کارخـودمـن چه بود؟ همانطوريکه گفتـم ما سـاعت 7 صبـح چهارشـنبه حرکـت کرديـم. وعده گـاه مادر بولـوار اليـزابت بـود. قـراربـود مسـتقيما" ازخانـه های خودمان بـآن محل بـرويـم ولـی درآنجابماخبـردادنـد که تحـت نظرومراقبـت هستند وبهتـراست هرچه زودتـرمتفـرق شويد. معلـوم شـدکه درسـاعات شب طرح لو داده شده است.
چنــد نفـربــوديـد.؟
حـدســا" بيسـت نفـر. ولـی بعـدا" بعلـت اينکـه ماشيـن پاسدارهارسيـد ازهـم جـداشـديـم. بـاوجـودايـن بکلـی دسـت از اجرای برنامه بر نداشتيم بـايـک اتوبـوس ايـران پيـما که از راه رسيـدحرکـت کرديـم. تصميـم داشــتيم بطـرف شـاهرخی برويـم ودرصورتيـکه چـراغ سـبزگرفتيـم وارد پايـگاه بشـويـم.
تـاکجـا رفتيـــد.؟
تـا سـه راه شـاهرخـی. ولـی مراقبـت خيلـی زيـادبـود. پيـدابودکه کار خـراب شـده اسـت. رفتيـم ده کيـلومـتردورتـر؛ دم پمـپ بنـزيـن؛ ولـی هيـچکاری انجـام نداديـم؛ زيرا قـدم به قدم راه ما مسـدودشده بودوپاسداران همـه جـا بودنـد. بـی آنـکه پيـاده بشـويـم؛ به تهـران برگشـتيـم. بـه ناصـررکنـی گفتـم؛ نميـدانم کـی تـرا خواهـم ديـد؛ ولی قـراررا بـرای سـاعت 10 صبـح درمحـل تقاطع خيابان پهلـوی وبزرگراه مـدرس بگذاريم رکنـی بايـن قـرارنيامـد؛ اما مـن به تيمسـار مهديـون تلفـن کردم وباايشان مـلاقات خيلـی مختصـری کـردم.
نظــراوچـه بــود.؟
اصـلا" اطلاعـی ازآنچـه درساعـات آخـرگذشـته بـود؛ نـداشـت.
خيـال ميـکرد مـوفق شــده ايـد.؟
آقـا؛ مـن غيـب نميـدانم؟ وانگهـی همين حالابشـماگفتم که اوخبری ازآنچه اتفـاق افتـاد؛ نـداشـت.
در ملاقاتهـای قبلـی مطرح نشدکه کمکهـای لازم برای اجرای اين طرح ازکجا بـايـد بـرســد؟
يکبـارايشـان گفـت که اشـخاص وطنپرستی که مجبوربه تـرک وطن شده اند ايـن پـول راتاميـن ميکننـد.
نميـتوانيـد تاريـخ آخـريـن جلسـه رابگـوئيــد.؟
حـدود بيسـت ودوسـه روزپيـش بود؛ ولی بطوردقيـق يـادم نيست. ميخواستيم بطـورروشـن بـدانيم که چکارميخواهيم؛ بکنيـم. زيـرامن ومهديـون هيچکدام نميـخواستيـم آدم بکشيـم.
آيـا ميـپذيـريـدکه اکثريـت مردم ايـران امام راميخواهند وفـدائی اوهستند.؟
آقـا؛ فکـرميـکنم حتـی يکنفـرازمـا؛ نـه شـخص خميـنی را ازنزديک ديده بـوديـم؛ ونـه با اوحسـاب شخصـی داشتيـم. راستـش رابخواهيـدخودمـن ازيـک جهـت برای اواحتـرام خاصـی هم داشتـم؛ برای ايـنکه آدمی بودکه حرفـش را عـوض نميـکرد و پـای گفتـه هايـش؛ خواه صحيـح وخواه غلـط مـردانه ايسـتاده بـود. دلـم ميخواسـت خيلـی ازآنهای ديـگر؛ منجمله خودم؛ يـک جـو از ايـن قاطعيـت راداشتم. ولـی موضوع برای ما موضوع شخص خميـنی نبود؛ مـوضـوع مملکت بود؛ موضوع ملـت بود؛ موضوع پرنسيب بود؛ و درايـنمورد ما حـق فـرار ازمسئوليـت نـداشتيـم.
چطورميگوئيد برای اواحترام داشتيد؛ وبازهم ميخواستيد خانه اش رابمباران کنيد؟
گفتـم که ماميخواستيـم يک سيسـتم رابمباران کنيـم؛ واين سيسـتم ازاول تاآخرش بـه اوبسـتگی داشـت. اگـر شـما همانطـور که گفتيـد حاکـم شـرع هستيــد؛ بهتـراسـت ايـن سـئوال رابه عـوض مـن ازخودتـان بکنيـد. يـک سيسـتم معمـولا" به جائـی بسـته اسـت؛ چـه ازنظرنفوذی؛ چـه ازنظرکلامی يا شخصيتی ويـامقـامی. خميـنی شخصيت اول سياسی اين سيستم بـود؛ ما فقـط با از ميان بردن او ميتـوانسـتيم سيسـتم راازميـان ببريـم.
يعنـی حاضـربـوديـد چنيـن بزرگـواری رابکشـيد؟
فکـرميکنـم توضيـح بيشـتری نـداشـته باشـم کـه بـدهـم.
خيـال ميکرديد اگـرمنـزل امام راميکـوبيديـد؛ اکثـريـت مـردم چه ميکردند؟
يـادم هسـت که دريـک بازجـوئی قبلی؛ بشـماگفتـه بـودم که ممکـن بـود در دو سـاعت اول حـداکثـر 20% از ارتـش و يـ امـردم ازماحمـايـت کننـد. ولـی بعـد ازدوسـاعـت اول حـداقـل 40% حمايـت خواهنـدکـرد؛ تـا غـروب 80% و تـا صبـح روزبعـد احتمـالا"100% .
جانبـاختــگان قيـام 18 تيــرمـاه 1359
بيسـت وچهـارسـال پس ازايـن حمـاسـه شـکوهمنـد؛ سـازمان پيوندايرانيـان مفتخـراسـت که نامـها و مشـخصات 240 نفـر ازقـربانيـآن رابـرای ضبـط در فهـرسـت جانبـازان تـاريـخ ايـران ثبـت کنـد وبـرای پـاسـداران آيـنـده ايــن سـرزميـن بـه امـانــت بـگذارد. روانـشان شـاد بـاد
سـپهبد ســعيد مهـديـون- سـرتيـپ خلبـان آيـت محققـی- سرهنـگ هادی ايـزدی- سـرهنگ خلبـان داريـوش جلالـی- سرهنـگ چتربازمحمد رضا نادری سـرهنگ شهربـانی غلامعلـی وارسته پـور- سرهنـگ خسرو زريـنه- سرهنگ خليـفه سلطـانی- سرهنـگ منوچـهر صادقـی- سرهنـگ شهربانـی سعيداميری-سـرهنـگ حسيـن مصطفـوی قزويـنی- سرهنـگ علـی فاريـا- سرهنــگ احمـدآزمـوده- سـرهنـگ نـادر وحـدتــی پـور. سـرگـرد خلبـان فـرخـزاد جهانگيـری- سـرگـردکـورش آذرتـاش- سرگرد ايـرج خلـف بيـگی- سـرگردمحمدهاشـم صبوحی مقدم- سرگردحسن گـوهری سـرگرد چتـربازمحسن جلالی قاجار- سرگردسيروس ستوده- سرگردمحمدحسيـن عـزيزيان- سـرگردبهمـن پـرتـوی- سـرگرد کـاووس عليـزاده.
سـروان خلبـان ناصرزرندی- سروان سيـروس دهقان- سروان فضل الله رئيسی سـروان محمـدبراتی- سروان خلبـان علی اصغرسليمـانی- سـروان خلبان محمد بهـروزفـرد- سـروان اسماعيـل اصغری- سروان نـورالله نجف نژاد- سروان
غلامرضا ثابتـی آزاد- سـروان خلبان علی شفيـق- سروان خلبان اميدعلی بويری- سـروان خلبان کـريم افروز- سـروان هوائی هرمززمـان پور- سروان خلبـان محمـدملـک- سروان علـی حيدر آريـانا- سـروان هوائی بيـژن ايران نژاد.
سـتوان خلبان ناصررکنـی- سـتوان چترباز فيـروزآذريان- ستوان ابراهيم محمد نظـری- سـتوان يکم خلبان محمد مهـدی عظيمی فر- ستوان محمد تاجـداری – ستـوانيارسـياوش پورفهميـدی- ستوانيـار شکرالله احمـدی- ستوانيـار منـوچهر رهبـری نـژاد- سـتوان يکم خلبان يحيـی نجـات- ستوانيـارمحمدرضاقربـان نجـف آبادی- ستوانيـار محرمعلی زاهـدی- ستوان ناصـرمـروتی- ستوان دوم جعفـرراسـتگو- سـتوان دوم محمدرضـاجوادی- ستوانيـار چتربازفـريـدون جـواهرنيـا- سـتوانيارحسيـن هالـکی- سـروانيـار اصغرالمـاسـی.
اسـتواريکم چتربـازمجتبی مرادی- استوارمنصـورساجدی- استوار ناصر ساجدی استـوارايـرج درخشـنده- استـوارعلی کمپانی- استوار عليـپور کرباسی- استوار محمـدحسين فـرنژاد- استواريکم محمدعلی مهرابی- استواريار رسول يحيی پسند اسـتوارايـرج مرودشتی- استـوارعلی اکبر عيوض زادی-استوارمحمدعلی فرزام اسـتوارحسـن کاظمی- اسـتوار ابراهيـم جوادزاده- استـوارقاسـم نقيـب زاده اسـتوارخليـل عطری- استوار غلامحسيـن قايـق ور- استوار جهانگيرفاتح پيروز- اسـتوارحسن کريم پور تاری- استوار حبيـب الله احمدی- استوارمحسن عسگريان-اســتوار چتر باز غلامحسـين همدانـی- استوارمنوچهـرفتاحی نوده ای- استـوار جمشـيد رنجبـر- اسـتوارمحمدتقی خاتون آبادی- اسـتوارعنايت الله آزاد يگانه.
گـروهبان منصورکثيـرلو- درجـه دارميرلـکی- همافـرجعفرمظاهری کاشانی گـروهبان هوائی بخشعلی کريميان- درجـه دارجهانبخش فاتح جو- گروهبان يکم محمدحکيم آبادچی- درجـه دارمحمدعابدينی مقدم - درجه دارمحمدرسول ابريشمی گروهبـان مرتضی فرح پور- گروهبان يکم سياوش نوروزی - سربازعلی دريائی درجـه دارمصطفی حجـازی- درجه داراحمد محمـدی- همافريوسف پوررضائی درجـه دارخليـل خبازهاشـمی- گروهبان يـکم چترباز علـی سعادتی.
غيـرنظاميان: ذبيح الله مومنی (دانشجو)- محمد ده پهلوان (پزشکيار)- مريم حجازی (کارمندنيروی زمينی)- جليـل سلطانی- محمدهارونـی- عبـدمحمد هارونی – سيـاوش مومزائـی- علی رحم صالـحی- اميـدوارآتش پـرور- کمال سامع- رحمـان مجاورصوفی- خليـل درويـش- محمدکـريم رکنی والا- ابراهيم ستوده- منـوچهرکريمی- سياوش همتی- اصغرالله وردی- ابراهيم کريمی- حسين کريمی- ابراهيـم بيگلری- جمشيـد شمالی- مرتضـی سوهانکی- بانو (بی بی نيکبخـت 67 سالـه مادرسـتوان هوائی ناصـررکنی)- جعفـرهمتـی-
حميد منصوری